تاریخ انتشار : پنجشنبه 7 تیر 1403 - 10:09
442 بازدید
کد خبر : 6523

صفحه ای دیگر از روانشناسی این بار مزین به سیاست

صفحه ای دیگر از روانشناسی این بار مزین به سیاست

آفتاب زاگرس؛صفحه ای دیگر از روانشناسی این بار مزین به سیاست : عنوان و موضوع : سیاست غلط و کاهشِ سوادِ چگونه زیستن و در مقابل ، افزایش آسیب ها در ابتدا تعریفی علمی از سواد چگونه زیستن را توضیح خواهم داد. سواد یعنی دریافت اطلاعات صحیح از معتبرترین منابع و به کار بستن آن

آفتاب زاگرس؛صفحه ای دیگر از روانشناسی این بار مزین به سیاست :
عنوان و موضوع : سیاست غلط و کاهشِ سوادِ چگونه زیستن و در مقابل ، افزایش آسیب ها
در ابتدا تعریفی علمی از سواد چگونه زیستن را توضیح خواهم داد.
سواد یعنی دریافت اطلاعات صحیح از معتبرترین منابع و به کار بستن آن اطلاعات در متن زندگی…
کوچکترین و ساده ترین حقوقی که هر شخص در اجتماع دارد احساس رضایت از زندگی است.اکثر ما سواد را خواندن و نوشتن می دانیم اما جدیدترین تعریف سواد به استفاده صحیح از آن علم یا فن یا آگاهی در زندگی یا شغل یا چیزی که به آن مشغولیم اشاره دارد ، سواد چگونه زیستن به ویژگی های روانشناختی و دیگر جنبه های سلامت روان و جسم می پردازد.
برای شروع اجازه دهید مثلا درباره ی مسئله طلاق صحبت کنم،هیچ نیازی به مراجعه شما به اداره ثبت ازدواج و طلاق نیست بله به دلیل عوامل زیاد این پدیده به شدت رشد پیدا کرده است.
انتخاب طلاق به عنوان اولین گزینه ی ذهنی برای زوجین هنگام تعارضات زناشویی یک حقیقت انکار ناشدنی است ،و با قطعیت عنوان می کنم اکنون و خصوصا این چند سال زوجین چه خودآگاه و چه ناخودآگاه به سمتی سوق داده شده اند که شاید بر زبان آوردن این جمله که من طلاق گرفته ام گویا برایشان یک امتیاز است.
به سراغ سیاست غلط می رویم که عامل تعیین کننده اصلی سوادِ چگونه زیستن ما و یا محافظت ما در مقابل چنین آسیب هایی است.
سیاست غلط چه معنایی دارد؟ سیاست غلط یعنی انجام اموری نا صحیح مربوط به دولت و مدیریت ، از کلان ترین سطح تا سطوح پایین تر به شکلی که کم کم در متن اجتماع و فردیت نتیجه بسیار تاثیر گذار و منفی خود را چه به شکل آسیب اجتماعی چه توهم مدرنیته و چه از بین بردن معنای زیستن نشان بدهد.
در کشور ما صاحبنظران و دولتمردان و قلم به دستان و هنرمندان علاوه بر تفاوت های تفکراتیِ سیاسی بسیار دور از هم و مقابل هم ، حتی تفاوت های اندیشه ای در رویکرد های جامعه شناسی، روانشناسی، جهت گیری دینی و … نیز دارند و این یعنی تحمیلِ شکاف روانیِ فردی، خانوادگی و اجتماعی برای مثلا همان زوجی که در ابتدا عرض کردم، بله باید تعارض به وجود بیاید زیرا هر کسی که نام با سواد به او نسبت داده اند به راحتی اندیشه ای بی بنیان خلق می کند و عده ای پیروی…
و اگر اندیشه های این به اصطلاح باسواد ها از زوجی که مثال زدم به کل جامعه تعمیم داده شود نتیجه اش همین فاجعه ای است که اکنون در آن هستیم.
و اما راه حل چیست؟ از دیدگاه آسیب شناسی اجتماعی باید اندیشه هایی بر ما غالب شود که چراغ راه ما در مسیر باشد اما چه کسانی باید این بستر را فراهم کنند ؟ بله سیاستمداران، اما سیاستمداران با سواد…
کلام آخر : با یاری خداوند ما اکنون در برهه زمانی خاصی هستیم برگزاری انتخاباتی که ظاهرا قرار است کمی دموکراسی تر برگزار شود.
آشتی با نظام و صندوق رای تنها راه و چاره ما است تا با انتخاب درست ترین و اصلح ترین که واقعا بعد از مراجعه به وجدان بیدارمان این شخص را انتخاب کنیم…
یعنی دکتر مسعود پزشکیان.برای جراحی قلب متلاشی جامعه.

احمد دانایی روانشناس بالینی
۱۴۰۳/۰۴/۰۶

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 1 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.


Parse error: syntax error, unexpected end of file in /home/aftabzag/public_html/wp-content/themes/bamdad/footer.php on line 122