تصمیمات هیجانی در یک روز تعطیل/خوزستان نیازمند مدیریت با تدبیر ملی

آفتاب زاگرس؛در اقدامی عجیب و ناگهانی، آن هم در یک روز تعطیل، معاون سیاسی اجتماعی استاندار خوزستان برکنار شد؛ اقدامی که تاکنون هیچ توضیح روشنی از سوی استانداری برای افکار عمومی ارائه نشداین در حالی است که همین معاون، تنها در کمتر از سه ماه پیش با هیاهوی رسانه‌ای برخی ها منصوب و با تیترهای رنگا رنگ معارفه شده بود

حالا سؤال اینجاست؛ آیا مدیریت استان در حال اداره شدن با تصمیمات لحظه‌ای و هیجانی است؟
استاندار خوزستان از همان ابتدای ورود، نشان داد که در حوزه انتصابات چندان قوی عمل نمی‌کند. ترکیب ضعیف، کندی در چینش مدیران و بی‌توجهی به ظرفیت‌های نیروهای بومی، جوانان ،نخبگان و بانوان ، بخشی از روندی بود که از همان ابتدا صدای نقد نخبگان و دلسوزان استان را بلند کرد

اما اکنون، همین ترکیب ضعیف در حال تغییر است؛ نه از مسیر اصلاح عقلانی، بلکه با شتاب، بی‌ثباتی و البته پشت درهای بسته!

برکناری سرپرست معاونت سیاسی اجتماعی استاندار خوزستان، خروجی همین شتاب زدگی و بدون مطالعه عملکرد استاتدار در انتصابات است. باید پرسید،چطور می‌شود کسی را با هیجان منصوب کرد و با هیجان کنار گذاشت؟آیا مردم، نخبگان و رسانه‌ها حق ندارند بدانند چه اتفاقی درون ساختار مدیریت استان در حال وقوع است؟چه سازوکاری وجود دارد برای این تصمیمات؟چه ارزیابی‌هایی پشت این عزل و نصب‌هاست؟ فرد بعدی چگونه انتخاب شد؟ با تدبیر یا باز هم با هیجان؟آیا شاخص‌هایی مثل توانایی در مدیریت بحران، تعامل با نخبگان، تجربه در امور سیاسی و امنیتی، و شناخت بومی در تصمیمات مدیریتی لحاظ می‌شود؟یا هنوز باید شاهد آن باشیم که در روزهای تعطیل و بدون مشورت با نخبگان، مهم‌ترین مدیران پست های استان یا عزل می شوند و یا نصب؟
اما باید به صراحت گفت؛ آنچه در مدیریت استان عیان است؛ فقدان سازوکار شفاف در عزل و نصب‌ها است که بدون اطلاع‌رسانی شفاف بوده و تنها گمانه‌زنی‌ها و بی‌ثباتی را دامن می‌زند.

در ادامه تاکید می شود؛ خوزستان تشنه تدبیر است، نه هیجان. مدیریت هیجانی، در نهایت جز خستگی، بی‌اعتمادی و ناکامی برای مردم چیزی به بار نخواهد آورد.

استان خوزستان، با جایگاه راهبردی، مرزهای حساس، اقوام متنوع و سابقه تاریخی خود، نیازمند مدیریتی مبتنی بر تدبیر ملی است.
آزمون و خطا، تصمیمات احساسی، حذف و اصافه نمودن ناگهانی مدیران، و فقدان شفافیت، این استان را وارد چرخه فرسایشی دیگری می‌کند که تنها بازنده‌اش مردم است و انتصاب‌های هیجانی، نه عزل‌های ناگهانی، و نه سیاست‌ورزی در سکوت، شایسته این استان نیست.

خوزستان دیگر جایی برای آزمون و خطای سیاسی نیست. مردمی که با بحران آب، ریزگرد، فقر، بیکاری و محرومیت دست‌وپنجه نرم می‌کنند، دیگر تاب تصمیمات بی‌ثبات و لحظه‌ای را ندارند.

خوزستان را نمی‌توان با شور اداره کرد!

چرا که مدیریت هیجانی در استانی مانند خوزستان، با مختصات خاص اقتصادی، اجتماعی و امنیتی، نه‌تنها ناکارآمد بلکه خطرآفرین است. خوزستان با تنوع قومی، مسائل زیست‌محیطی، بحران‌های معیشتی و زیرساختی، و حساسیت‌های سیاسی، نیازمند مدیریتی دقیق، عقلانی و دوراندیش است، نه رویکردهای شتاب‌زده، احساسی و غیرکارشناسی.