تحلیل رئالیستی فعالسازی مکانیسم ماشه و پیامدهای آن برای ایران، خاورمیانه و نظام بینالملل

آفتاب زاگرس؛ دکتر نویدی نیا در تحلیلی نوشت: مقدمه:مکانیسم ماشه (Snapback Mechanism) که در چارچوب برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) تعریف شده، ابزاری است که به هر یک از اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد اجازه میدهد در صورت نقض قابل توجه توافق توسط ایران، کلیه تحریمهای پیشین شورای امنیت علیه این کشور را
آفتاب زاگرس؛ دکتر نویدی نیا در تحلیلی نوشت:
مقدمه:مکانیسم ماشه (Snapback Mechanism) که در چارچوب برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) تعریف شده، ابزاری است که به هر یک از اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد اجازه میدهد در صورت نقض قابل توجه توافق توسط ایران، کلیه تحریمهای پیشین شورای امنیت علیه این کشور را بازگرداند.از منظر رئالیستی، این مکانیسم نه یک ابزار حقوقی محض، بلکه تجلی عینی رقابت قدرتهای بزرگ برای حفظ و گسترش نفوذ در محیط بینالملل است. رئالیسم با تأکید بر منافع ملی، موازنه قوا و نقش محوری دولتها به عنوان بازیگران عقلانی، فعالسازی این مکانیسم را اقدامی در راستای تحدید قدرت یک رقیب منطقهای و بازتعریف معادلات امنیتی میداند. این تحلیل باتوجه به فعال شدن مکانیسم ماشه،به تأثیرات این رویداد بر سه سطح ایران، منطقه خاورمیانه و نظام بینالملل پرداخته است.
الف) تأثیرات بر ایران: آزمون مقاومت در برابر فشار حداکثری
از نگاه رئالیستی، فعالسازی مکانیسم ماشه، ایران را در مواجهه با یک بحران چندبعدی قرار میدهد که عمدتاً بر ابعاد اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک متمرکز است.
۱٫ ابعاد اقتصادی و فناورانه: بازگشت تحریمهای شورای امنیت، ایران را با تشدید فشارهای اقتصادی مواجه میکند. این تحریمها دسترسی ایران به بازارهای مالی بینالمللی، مبادلات نفتی و فناوریهای حیاتی را محدودتر خواهد کرد. از منظر رئالیستی، هدف اصلی از این فشار، تضعیف پایههای اقتصادی دولت به عنوان بنیان قدرت ملی و کاهش توانایی آن برای تأمین منابع موردنیاز در عرصههای امنیتی و منطقهای است. در پاسخ، ایران احتمالاً راهبرد «اقتصاد مقاومتی» را با شدت بیشتری دنبال خواهد کرد که شامل توسعه روابط اقتصادی با متحدان استراتژیک (مانند چین و روسیه)، تقویت بخش غیرنفتی و استفاده از مکانیسمهای دور زدن تحریم میشود. با این حال، موفقیت این راهبرد در گرو توانایی دولت برای مدیریت نارضایتیهای اجتماعی ناشی از فشار اقتصادی است.
۲٫ ابعاد امنیتی و راهبردی: در عرصه امنیتی، فعالسازی مکانیسم ماشه میتواند محاسبات ایران در مورد برنامه هستهای را تغییر دهد. رئالیستها استدلال میکنند که در محیطی پرآشوب و خصومتآمیز، دولتها برای تضمین بقا به دنبال افزایش قدرت خود هستند. بنابراین، احتمال خروج کامل ایران از برجام و تسریع در فعالیتهای هستهای (مانند افزایش غنیسازی اورانیوم به سطوح بالاتر یا محدودسازی دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی) افزایش مییابد. این اقدامات میتواند به عنوان اهرمی برای بازتأمین قدرت چانهزنی و افزایش هزینههای اقدام متقابل برای طرفهای مقابل باشد. همچنین، این وضعیت ممکن است باعث تقویت گفتمانهای امنیتی سختافزارانه در داخل ایران شده و اولویتبودن «قدرت دفاعی» را برجستهتر کند.
۳٫ ابعاد دیپلماتیک: ایران در عرصه دیپلماسی با انزوای بیشتری مواجه خواهد شد. با فعالشدن مکانیسم ماشه، جایگاه حقوقی برجام از بین رفته و ایران برای خروج از این انزوا، نیازمند یافتن متحدان جدید یا تقویت اتحادهای موجود (به ویژه با چین و روسیه) است. دیپلماسی ایران احتمالاً بر شکستن انسجام غرب، برجستهسازی دوگانگیها تصمیم گیری در نظام بینالملل و تلاش برای تشکیل یک جبهه مقاومت در برابر فشارهای آمریکا متمرکز خواهد شد.
ب) تأثیرات بر منطقه خاورمیانه: تشدید رقابت و بیثباتی
فعالسازی مکانیسم ماشه، دینامیک های امنیتی پیچیده خاورمیانه را عمیقتر میکند.
۱٫ تقویت رقابتهای فرامنطقهای: این اقدام، خاورمیانه را به عرصهای آشکارتر برای رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل میکند. آمریکا از این ابزار برای تحت فشار قرار دادن ایران و محدود کردن نفوذ منطقه ای آن استفاده میکند، در حالی که چین و روسیه احتمالاً با این اقدام مخالفت کرده و از طریق پشتیبانی دیپلماتیک و اقتصادی از ایران، سعی در حفظ موازنه قوا در مقابل واشنگتن خواهند داشت. این امر میتواند به قطبیشدن بیشتر منطقه و وابستگی متحدان محلی به یک بلوک قدرت خاص بینجامد.
۲٫ تشدید مسابقه تسلیحاتی: احساس ناامنی ناشی از تضعیف برجام، میتواند یک مسابقه تسلیحاتی جدید را در منطقه دامن بزند. کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و اسرائیل که تهدید هستهای ایران را جدیتر میبینند، تقاضای خود برای خرید تسلیحات پیشرفته و تقویت سپرهای دفاع موشکی را افزایش خواهند داد. از سوی دیگر، ایران نیز برای حفظ بازدارندگی خود در برابر این کشورها و آمریکا، ممکن است برنامههای موشکی و تواناییهای نامتقارن خود را گسترش دهد. این چرخه معیوب امنیتی، ثبات منطقه را بیش از پیش تهدید میکند.
۳٫ تنش در نقاط بحرانی: نفوذ منطقهای ایران در کشورهایی مانند سوریه، عراق، یمن و لبنان ممکن است دستخوش تغییر شود. از یک سو، فشار اقتصادی میتواند منابع مالی ایران برای حمایت از متحدانش را محدود کند. از سوی دیگر، تهران ممکن است برای افزایش اهرم فشار، حضور یا فعالیت متحدانش در این کشورها را تشدید نماید. این امر میتواند به تشدید درگیریهای نیابتی و بیثباتی در این نقاط بحرانی بینجامد.
ج) تأثیرات بر نظام بینالملل: تضعیف نهادهای چندجانبه و حقوق بینالملل
فعالسازی مکانیسم ماشه پیامدهای عمیقی برای نظم بینالملل دارد.
۱٫ آسیب به اعتبار نهادهای چندجانبه: استفاده ابزاری از مکانیسمهای سازمان ملل متحد توسط قدرتهای بزرگ، مشروعیت و کارآمدی این نهادها را زیر سؤال میبرد. هنگامی که شورای امنیت – که قرار بود حافظ صلح و امنیت بینالمللی باشد – به عرصهای برای پیشبرد رقابتهای قدرتها تبدیل شود، اعتماد سایر کشورها به multilateralism (چندجانبهگرایی) کاهش مییابد. این امر میتواند کشورها را به سمت رویکردهای یکجانبهگرا یا تشکیل ائتلافهای محدود سوق دهد.
۲٫ فرسایش حاکمیت حقوق بینالملل: این رویداد، اصل «پایبندی به تعهدات بینالمللی» (Pacta Sunt Servanda) را تضعیف میکند. خروج یکجانبه آمریکا از برجام و سپس فعالسازی مکانیسم ماشه توسط آن، این پیام را به کشورها میفرستد که توافقهای بینالمللی میتوانند بر اساس تغییر منافع قدرتهای بزرگ نقض یا بازتعریف شوند. این موضوع، انگیزه کشورها برای مشارکت در مذاکرات طولانیمدت و پیچیده را کاهش میدهد.
۳٫ شکلگیری نظم مبتنی بر موازنه قوای جدید: در کلانترین سطح، فعالسازی مکانیسم ماشه نشانهای از گذار از نظم لیبرال به سمت نظمی چندقطبی و مبتنی بر رقابت استراتژیک است. در این نظم جدید، قدرتهایی مانند چین و روسیه نقش فعالتری در مقابل آمریکا ایفا کرده و سعی در ایجاد موازنه در برابر هژمونی غرب دارند. بحران برجام و مکانیسم ماشه، یکی از عرصههای نمایش این گذار نظمی است که در آن، همکاریهای چندجانبه جای خود را به رویاروییهای استراتژیک میدهد.
نتیجهگیری
از منظر رئالیستی، فعالسازی مکانیسم ماشه یک تحول صرفاً حقوقی نیست، بلکه یک مانور استراتژیک در چارچوب رقابتهای ژئوپلیتیک قدرتهای بزرگ است. پیامدهای این اقدام برای ایران، تشدید فشار اقتصادی و امنیتی و احتمال تغییر در محاسبات راهبردی است. در سطح منطقه، این امر به بیثباتی، تشدید رقابت و مسابقه تسلیحاتی دامن خواهد زد. برای نظام بینالملل نیز، این رویداد به معنای تضعیف بیشتر نهادهای چندجانبه، فرسایش حقوق بینالملل و شتابگرفتن روند شکلگیری یک نظم بینالمللی چندقطبی و مبتنی بر موازنه قوای خصومتآمیز است. در چنین محیطی، بازیگران اصلی بر اساس محاسبه سود و هزینه و در چارچوب منافع ملی خود عمل کرده و فضای همکاریهای بینالمللی هرچه بیشتر محدود خواهد شد.
«سوابق و رزومه دکتر فرزاد نویدی نیا ؛ تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالمللی»
سواب
_ دکترای تخصصی روابط بینالملل
_ عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل، دانشگاه آزاد اسلامی استان خوزستان.
_ صاحب کرسی تدریس در مقطع دکترای روابط بینالملل و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز.
_پژوهشها و تألیفات: صاحب بیش از ۵۰ مقالهٔ علمی-پژوهشی معتبر در حوزههای:
· مسائل سیاسی و روابط بینالملل
· تحولات ژئوپلیتیک خاورمیانه
· تحلیل سیاستهای منطقهای و بینالمللی
تخصص تحلیلی: تمرکز ویژه بر تحلیل تحولات خاورمیانه، دیپلماسی ایران و روابط قدرتهای جهانی.
برچسب ها :آفتاب زاگرس ، استاد دانشگاه ، تحلیل رئالیستی فعالسازی مکانیسم ماشه و پیامدهای آن برای ایران، خاورمیانه و نظام بینالملل ، نویدی نیا
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 1 انتشار یافته : ۰