صدای یعقوب و دست‌های عیسی: ارزیابی عملکرد نمایندگان استان پس از سفر رئیس‌جمهور

آفتاب زاگرس، ولی اله خردمند کارشناس ارشد سیاستگذاری عمومی طی یادداشتی نوشت:سفر رئیس‌جمهور به کهگیلویه و بویراحمد فرصتی بود تا عملکرد نمایندگان استان بار دیگر در کانون توجه قرار گیرد. این سفر نه تنها عرصه‌ای برای طرح مطالبات بود، بلکه آینه‌ای شد تا روشن شود آیا تجربه، سابقه و وعده‌های نمایندگان توانسته به نتایج ملموس تبدیل شود یا خیر. سه چالش اصلی در این بررسی برجسته شد: شکاف میان صدا و عمل، نبود هماهنگی در پیگیری مسائل، و ضعف در ورود موضوعات به چرخه سیاست‌گذاری دولت؛ عواملی که توضیح می‌دهند چرا بسیاری از مسائل اساسی استان همچنان بی‌پاسخ باقی مانده‌اند.
حضور چندین دوره‌ای نمایندگان در مجلس انتظار ایجاد توان پیگیری سازمان‌یافته مسائل اساسی از آب و اشتغال گرفته تا زیرساخت‌ها و پروژه‌های توسعه‌ای را ایجاد می‌کرد، اما بسیاری از این مسائل هنوز بی‌پاسخ مانده‌اند. سابقه سیاسی بدون برنامه‌ریزی، پیگیری مستمر و دانش اجرایی، نمی‌تواند موتور توسعه استان باشد و تجربه به تنهایی کافی نیست.
در این میان، موحد به‌عنوان یکی از باسابقه‌ترین نمایندگان استان، نمونه‌ای بارز بود. کارنامه طولانی او نشان می‌دهد فرصت بسیاری برای اثرگذاری داشته است، اما آنچه در نهایت مشاهده می‌شود، این است که هنوز نشانه‌ای از درک دقیق فرآیند سیاست‌گذاری و مسیر حل مسائل استان بخصوص حوزه انتخابیه خود در عملکرد او دیده نمی‌شود. این خلا بخش بزرگی از ظرفیت تجربه او را بلااستفاده گذاشته و مسائل کلیدی حوزه انتخابیه‌اش همچنان معطل مانده‌اند. پرسشی که پیش می‌آید این است: چگونه ممکن است نماینده‌ای با چنین سابقه‌ای، هنوز در مرحله ابتدایی سیاست‌گذاری تشخیص و تعریف مسئله ضعف ساختاری داشته باشد.
مشکل دیگر، نبود انسجام و صدای واحد میان نمایندگان استان است. برخی مناطق توانسته‌اند مسائل خود را بهتر وارد چرخه تصمیم‌گیری دولت کنند، در حالی که مناطق دیگر همچنان سهم کمی از توجه ملی دارند. این تفاوت بیشتر ناشی از دسترسی به منابع و نهاد تصمیم گیر برای ورود مسائل حوزه انتخابیه خود به دستورکار دولت است که نتیجه آن در درازمدت باعث شکل‌گیری برنامه مشترک و توسعه نامتوازن می شود .
از سوی دیگر، آماده‌نبودن دستورکار مشخص پیش از سفر رئیس‌جمهور باعث شد، نقش نمایندگان استان بیش از آنچه باید باشد، به حضور رسانه‌ای محدود شد. این ضعف در مرحله «طراحی مسئله» و ورود مسائل به چرخه سیاست‌گذاری، یکی از عوامل اصلی باقی‌ماندن مشکلات استان است و نشان می‌دهد صدای بلند و طنین انداز بدون اقدام عملی، به نتیجه ملموس نمی‌رسد.
سخنان رئیس‌جمهور نیز این واقعیت را تایید کرد: او بیان داشت که «اوضاع‌تان را خودتان باید درست کنید؛ تا زمانی که داخل استان کار خود را درست انجام ندهید، هیچ سفر و هیچ مصوبه‌ای قادر به حل مسائل شما نخواهد بود.» این جمله هشدار سیاسی و ارزیابی رسمی ضعف مدیریتی و نهادی استان است؛ ضعفی که بیش از همه نمایندگان و مدیران را درگیر می‌کند. وقتی ظرفیت داخلی شکل نمی‌گیرد، نقش نماینده مجلس از کنشگر سیاست‌گذاری به ناظر کم‌اثر تنزل پیدا می‌کند.
در جمع‌بندی می‌توان گفت تجربه طولانی، صدای بلند و حضور رسانه‌ای زمانی ارزشمند است که با دانش اجرایی، برنامه‌ریزی روشن و پیگیری مستمر همراه باشد. فقدان هر یک از این مؤلفه‌ها، شکاف میان وعده و عمل را تشدید کرده و مشکلات استان را پایدار نگه می‌دارد. تجربه امروز نشان می‌دهد توسعه، هم صدای بلند می‌خواهد و هم دستی که بتواند اقدام کند.