کلیشه دروغی به نام حقوق بشر و‌لیبرال دموکراسی‌

آفتاب زاگرس،یادداشتی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین است که عیناً جهت تنویر افکار عمومی منتشر می‌شود. با نگاهی به منشور حقوق بشر در می یابیم که شالوده اصلی همه این حقوق برگرفته از فطرت انسانی و همان ارزش هایی هستند که خداوند متعال به انسان عطا فرموده است‌.
اما در جهان پر آشوب و مملو از سودجویی برخی کشور ها حقوق بشر و خود بشریت را هم یک ابزار برای کسب منافع خود می بینند.
در جهان ما حقوق بشر تنها یک متن زیبای اتوپیایی است برای رسیدن به منافع و مطامع امپریالیسم و سرمایه دار ارتجاعی غرب.
بعد از دو جنگ بزرگ جهانی و حمله اتمی امریکا به ژاپن این حوادث زائیده منشوری بود به نام “منشور حقوق بشر”که در دسامبر۱۹۴۸ در میدان تروکادرو پاریس به تصویب رسید.
امید آن می رفت تصویب این منشور پایانی باشد بر درد و رنج بشریت و سرآغازی بر صلح و ازادی برای انسان قرن بیستم ..اما دیر نپایید که همگان دریافتند خود غلط بود آنچه می پنداشتیم.
همچنانکه هانا آرنت می گوید برای آنکه دروغی باور شود باید از ویژگی مهمی برخوردار باشد و آن اینکه از حقیقت جذاب تر باشد.
آمریکا ، امپریالیسمِ قرن بیستم با دستمایه قرار دادن منشور حقوق بشر به همراه سازمان های بین المللی جنایت های خود را در سراسر جهان آغاز کرد‌.
از کودتا و قتل و غارت ملل جهان سوم تا به جان هم انداختن ادیان اقوام و سرنگونی تمامی حکومت های استقلال طلب از زیر یوغ استعماری غرب..
یک روز به بهانه کمونیسم مقابل دولت های مردمی چون النده در شیلی آربنز در گواتمالا ویت گنگ ها در ویتنام ،پاتریس لومومبا در کنگو و مصدق در ایران می ایستاد و با سرنگون کردن آن ها و به قدرت رساندن دولت های دست نشانده خود در آن کشور ها شعار زنده باد حقوق بشر و دموکراسی سر میدادند‌.
روز دیگر به بهانه آوردن دموکراسی و آزادی و مبارزه با تروریسم با لشکر کشی به خاورمیانه و تصرف کشور هایی مثل عراق و افغانستان و سوریه و ….. میلیون های انسان را به کام مرگ فرستاد و میلیون های انسان دیگر را آواره می کرد و در تمام این زمان جوامع و سازمان های بین الملل با ادعای دفاع از حقوق بشر با شور و شعف ضمن همراهی کردن آمریکا دست در دست هم به ظلم و جنایت ها خود می خندیدند..
در اواخر قرن بیستم سرمست از فروپاشی بلوک سوسیالیستی(شوروی)وعده پایان تاریخ و هژمونی لیبرال دموکراسی سر دادند و موجبات ترس و اندوه بشریت را دوباره رقم زدند.
در قرن ۲۱ کم تر کسی است که دیگر کلیشه های دروغین چون حقوق بشر یا سازمان های بین الملل یا شورای امنیت را قبول داشته باشد یا به آن امید ببندد!هر چند بودند که در کشور های جهان سوم هم چنان معتقد به حفظ این نظم جهانی و تن دادن به خواسته های این امپریالیسم و سازمان های دست نشانده اش بودند‌”اما در چند سال اخیر برای این اندک امیدوار به غرب و سازمان ها دست نشانده اش حقیقت ذره ذره بیرون آمد و اینک بسان خورشیدی از پشت ابر رخ نموده است !
آن چه که این روز ها در فلسطین رخ داده است ادامه همان راهی است که لیبرال دموکراسی آمریکایی با ابزار همیشگی اش یعنی حقوق بشر شروع کننده اش بود که می خواست از نمد حقوق بشر و سازمان های دست نشانده اش برای خود کلاهی بدوزد .
آنانکه با تفسیر خاص خود از بشر و حقوق بشر پشت اسرائیل ایستادند و اجازه ظهور و بروز هیچ آلترناتیو یا قطب مخالفی هم ندادند حتی اندک وجدان های بیدار در خیابان های جهان در کشور های مدعی دموکراسی و آزادی زیر چنگال های پلیسند.
آخرین واکنش مدعی لیبرال دموکراسی و دایه دار حقوق بشر(آمریکا) وتو کردن پایان دادن به نسل کشی و آتش بس در فلسطین بود.
آیا هستند کسانی که هنوز کلیشه های دروغین غرب و لیبرال دموکراسی آمریکایی را باور داشته باشد!!؟؟
آیا هستند کسانی که با شنیدن کلیشه حقوق بشر و شورای امنیت خنده اش نگیرد!
امیرحسین جودان